نشریه بذر
واقعاَ جای تعجب است. چگونه امکان دارد؟! بوق و ترافيک برای انسان مدرن نوای موسيقی بدهد و باعث لذت شود؟! حدود دو ماه پيش صدای بوق يک ماشين برای چند لحظه و يا چند ثانيه در پشت چراغ قرمز و يا گير كردن برای دقايق طولانی در ترافيک خيابانها اعصاب همه را خرد می کرد و استرس وحشتناکی بوجود می آورد. اما در حال حاضر اينها ابزاری برای پيشبرد اعتراضات مردم و همبستگی بين مردم شده است. آه چه لذت بخش است، صدای بوق و زنجير بی پايان ترافيک! بوق نگو، سنفونی بتهوون بگو!!!
نمای اول
در روزهای اعتراض، از خانه يا محل کار که حرکت می کنی در ابتدا با عناصر مزدور حکومتی روبرو می شوی که در گوشه ای به کمين نشسته اند. خب! پس خبری که از قبل به تو رسيده، درست بوده است. امروز قرار است خبری بشود. به حرکت ادامه می دهی. متوجه گروه های دختران و پسران جوان دو تا سه نفره، و خانواده های چند نفره می شوی كه در همان مسير در حرکتند! کوله پشتی ها، موبايل ها و بطری های آب يک بار مصرف به خاطر گرمای اين روزها، شده است يونيفورم ما! بيشتر ما ماسک هايی برای مبارزه با آلودگی هوا به صورت داريم! بيشتر ما به خاطر جلوگيری از اشعه آفتاب، عينک های آفتابی مشکی به چشم داريم! برای حفظ سلامتی به پياده روی عادت كرده ايم، پس در پياده روها راه می رويم! جالب تر اينکه اين روزها مردها، عجيب به فكر خريد مايحتاج خانه افتاده اند و ساک خريد به دست دارند! يک چيز ديگر هم جلب نظر می كند، پل های هوايی که برای عبور بر روی اتوبان ها يا خيابانهای بزرگ زده اند، برعكس ماه های قبل، خيلی محبوب شده اند و مورد استفاده قرار می گيرند! زنان و مردان مسن و افراد خانواده ها را می بينيد که يكشبه فرهنگ استفاده از پل عابر را جذب كرده اند و تا فرصتی پيدا می شود، می روند آن بالا! با ديدن همه اين نماد ها متوجه می شوی که درست داری به محل نزديک می شوی و بايد خودت را آماده کنی!
نمای دوم
ساعت 6 بعد از ظهر در پياده رو ها، همه فرهنگ زندگی شهری را رعايت می كنند. همه با كمال ميل پشت چراغ قرمز می ايستند؛ آنهم نه چند ثانيه بلکه يکی دو سه دقيقه! منظم و بدون استرس! كافيست كه صدايی از ميان جمعيت بشنويم كه: بچه ها آهسته حرکت کنين! پشت چراغ قرمز وايسين تا تعدادمان زياد بشه و به شكل طبيعی تجمع بشه!
نمای سوم
چشمت به رنگ قرمز چراغ دوخته شده. گوش به زنگی. اولين صدای بوق، اعلام شروع است. ماشين ها با كمال ميل به پياده ها راه می دهند. با خيال راحت رد می شويم و دست خود را طوری با علامت v به سمت راننده ها تكان می دهيم كه انگار می خواهيم از آنها راه بگيريم. سرنشين ها با خوشحالی دست تكان می دهند و بوق ممتد اعتراضی شروع می شود.
نمای آخر
موسيقی ممتد بوق ماشينها، صدای "مرگ بر ديکتاتور"، ابر گاز اشک آور، سطل های زباله آتش گرفته و ....
موضوع انشاء: فوايد بوق و ترافيك
بوق يعنی ترسيدن نيروهای سرکوبگر. بوق يعنی خرد شدن اعتصاب دشمن. ترافيك يعنی گير افتادن خودروها و موتورهای نيروی انتظامی و بسيجی ها وسط خيابان. ترافيك يعنی راحت تر تجمع كردن و آسان تر فرار كردن مردم.
چند نکته
متوجه شده ايد که تمام مناطق و خيابان ها و بزرگراه ها را در همين 40 روز اخير مثل کف دست ياد گرفته ايد؟! متوجه شده ايد رفتار و آداب و برخورد مردم با همديگر چقدر رشد کرده است؟! ديگه کمتر پسرها در خيابانها به دخترها گير می دهند؟! ارتباطات درون شهری مردم با يکديگر و تبادل اطلاعات چقدر راحت تر شده است؟! احساس همبستگی شديد بين مردم بوجود آمده؟! مراقبت مردم از همديگر چقدر تقويت شده است؟!
واژگان و عبارات روز
کوله پشتی، فندک، روزنامه، بطری آب يکبار مصرف، موبايل دوربين دار، سرکه، ماسک، عينک آفتابی، مچ بند رنگی بر مبنای سليقه های مختلف، ماشين، کلاه خود، موتور، لباس شخصی، باتوم، گاز فلفل، پل هوايی، اينترنت، ماهواره، پشت بام، شعار، پلاکارد، اعلاميه، اسپری، اکليل و سرنج، ....
مشق شب (اين ها را هزار بار در ذهن خود مرور كنيد)
انقلاب اجتماعی، آينده، دورنما، آرمان، تجربه تاريخی، استراتژی، تاكتيك، نقشه، سازماندهی، رهبری، مبارزه طبقاتی، قهر، استثمار، ستم، افيون توده ها، مردسالاری....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر