پرويز رمضانپور
درود بر شماعكسهاي مربوط به دادگاه متهمين حوادث اخير را نگاه ميكردم ، ، ابطحي و ديگران ، حالت عجيبي داشتم ، نميدانستم متاسف و متاثرم يا خوشحال ، مسخره است نه ؟ تاثر و تاسف كجا و شادي و رضايت كجا ، بعد از ديدن عكسها با چند تن از دوستان و آشنايان تلفني صحبت كردم و نظراتشان من را بفكر فرو برد ، دوستي با اظهار تاسف ، از متهمين با عنوان مدافعين حقوق مردم دفاع ميكرد و ديگري با تمسخر اصطلاح ( ز هر طرف كشته شود بنفع ايران است ) را بكار برد ، گيجم و منگ ، با خودم فكر ميكنم كه آقايان ابطحي ، نبوي ، رمضان زاده ، تاج زاده و ... و.... خبر نداشتند كه در بيدادگاههاي اين رژيم چه ميگذرد ؟ ايكاش ميتوانستم بفهمم كه عكس العمل اين آقايان نسبت به پخش اعترافات مثلا زنده ياد سعيدي سيرجاني چه بود ، چون بهر حال اين اولين شو از اين نوع در اين رژيم نيست ، من در هيچ كجا ، در هيچ نوشته اي نديدم و نخواندم كه اين آقايان كه هيچ حتا مقامات بالاتر اين آقايان از جمله آقاي خاتمي ، موسوي و كروبي به اين نوع اعتراف گيري ها اعتراض كرده و از حق و حقوق صدها و هزاران قرباني بيدادگاههاي مشابهه گذشته دفاعي كرده و يا حد اقل اظهار تاسفي كرده باشند ، بحثي نيست كه اين نمايشهاي تهوع آور و مشمئز كننده به تنها چيزي كه شباهت ندارند دادگاه و دادرسي است ولي كدام يك از به اصطلاح دادگاههاي اين رژيم اجازه دادند كه متهمين از همان حد اقل حق و حقوقي كه قانون اساسي شلم شورباي اين رژيم براي شهروندان درنظر گرفته برخوردار باشند و كدام يك از اين آقايان تند رو وكند رو ، اصلاح طلب و غير اصلاح طلب به روند اين نوع دادرسي ها اعتراض كردند ، چه كسي از وكيل نداشتن هزاران قرباني بيدادگاههاي گذشته گله كرد ؟ شايد آقاي ابطحي و يا بهزاد نبوي يك لحظه به اين بياندشند كه چه كساني قبلا بروي صندلي هائي كه امروز آنها برويش نشسته اند شاهد و ناظر اين دور باطل بودند و شايد خاتمي ها ، موسوي ها با ديدن اين تصاوير به اين بيانديشند كه اگر اين در همچنان بر همين پاشنه بگردد بزودي آنها بروي اين صندلي ها خواهند نشست .مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نو يادم از كشته خويش آمد و هنگام درو
درود بر شماعكسهاي مربوط به دادگاه متهمين حوادث اخير را نگاه ميكردم ، ، ابطحي و ديگران ، حالت عجيبي داشتم ، نميدانستم متاسف و متاثرم يا خوشحال ، مسخره است نه ؟ تاثر و تاسف كجا و شادي و رضايت كجا ، بعد از ديدن عكسها با چند تن از دوستان و آشنايان تلفني صحبت كردم و نظراتشان من را بفكر فرو برد ، دوستي با اظهار تاسف ، از متهمين با عنوان مدافعين حقوق مردم دفاع ميكرد و ديگري با تمسخر اصطلاح ( ز هر طرف كشته شود بنفع ايران است ) را بكار برد ، گيجم و منگ ، با خودم فكر ميكنم كه آقايان ابطحي ، نبوي ، رمضان زاده ، تاج زاده و ... و.... خبر نداشتند كه در بيدادگاههاي اين رژيم چه ميگذرد ؟ ايكاش ميتوانستم بفهمم كه عكس العمل اين آقايان نسبت به پخش اعترافات مثلا زنده ياد سعيدي سيرجاني چه بود ، چون بهر حال اين اولين شو از اين نوع در اين رژيم نيست ، من در هيچ كجا ، در هيچ نوشته اي نديدم و نخواندم كه اين آقايان كه هيچ حتا مقامات بالاتر اين آقايان از جمله آقاي خاتمي ، موسوي و كروبي به اين نوع اعتراف گيري ها اعتراض كرده و از حق و حقوق صدها و هزاران قرباني بيدادگاههاي مشابهه گذشته دفاعي كرده و يا حد اقل اظهار تاسفي كرده باشند ، بحثي نيست كه اين نمايشهاي تهوع آور و مشمئز كننده به تنها چيزي كه شباهت ندارند دادگاه و دادرسي است ولي كدام يك از به اصطلاح دادگاههاي اين رژيم اجازه دادند كه متهمين از همان حد اقل حق و حقوقي كه قانون اساسي شلم شورباي اين رژيم براي شهروندان درنظر گرفته برخوردار باشند و كدام يك از اين آقايان تند رو وكند رو ، اصلاح طلب و غير اصلاح طلب به روند اين نوع دادرسي ها اعتراض كردند ، چه كسي از وكيل نداشتن هزاران قرباني بيدادگاههاي گذشته گله كرد ؟ شايد آقاي ابطحي و يا بهزاد نبوي يك لحظه به اين بياندشند كه چه كساني قبلا بروي صندلي هائي كه امروز آنها برويش نشسته اند شاهد و ناظر اين دور باطل بودند و شايد خاتمي ها ، موسوي ها با ديدن اين تصاوير به اين بيانديشند كه اگر اين در همچنان بر همين پاشنه بگردد بزودي آنها بروي اين صندلي ها خواهند نشست .مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نو يادم از كشته خويش آمد و هنگام درو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر