ایران ب ب ب
مردم ايرانحدود 3 دهه از استقرار حاکميت ولايت فقيه در سرزمين ما می گذرد. در اين دوران پر تلاطم نظام حاکم با تحکیم استبداد خود بر مبنای ماهیت بحران سازش، نه تنها مسائل و مشکلات جامعه و کشور را در وجوه سیاسی- اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی حل نکرده است ، بلکه خود بدل به کارگاه تولید بحران گشته و مساله بر مساله افزوده است و میهن ما را دچار بحرانهای بزرگ نموده که برخی از آنها حتی تمامیت ارضی کشور را به خطر انداخته است. حاکمیت استبدادی ولایت فقیه با سوزاندن فرصتهای رشد ، دستاورد ی جز جامعه ای فقير و مملو از فساد و سرزمينی نيم سوخته نداشته است که محيط اجتماعی آن آئينه تمام نمای محيط زيست آن است.از آنجائيکه ادامه وضعيت موجود و اتلاف بيشتر سرمايه های انسانی و طبیعی و معنوی ایران ، به تشدید نابسامانی های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی تا حد تلاشی کشور می انجامد، ما جمعی از وفاداران به راه استقلال و آزادی و رشد و عدالت گرد هم آمده و برای استقرار دمکراسی و گشودن راه اعمال حق حاکميت ملی راهکارهايی را انديشيده، با شما مردم در میان می گذاریم. بيانيه حاضر به عنوان اولين گام به تحليل"انتخابات" پيش رو می پردازد.تجربه های گرانبهايی که طی حدود سه دهه گذشته مردم ايران کسب کرده اند به خوبی روشن ساخته است که:الف - شرکت در انتخابات و رای دادن درواقع "وسيله ای برای اعمـال حق حاکميت ملی" است و نه چنانــچه گروهی در چهارچوب نظام سعی در القای آن دارند ، حقی برای"اعمال حاکميت ملی" ! بنابراين در نظامی که رای ولی فقيه مطلقه ازمرحله تشخيص صلاحيت نامزدها تا مرحله شمارش آراء ، بوسيله شـورای نگهبان اعمال و جايگزين تشخيص آراء حدود 50 میلیون ايرانی صاحب رای ميشود، رای دادن نه وسيله اعمال حق حاکميت که وسيله اعطای مشروعيت به خواست و رای ولی فقيه وپـذيرش سلب حق تشخيص از خود ، و ناقض حق حاکمیت ملی است. از اینرو در اين وضعيت "رای ندادن وتحريم انتخابات" است که دقيقا" اعمال حق حاکميت مردم" است. به عبارت دیگر ما مردم با عدم شرکت در انتخاباتی با این ویژه گیها، به خود، جامعه، ايران و جهان می گوييم که ولايت استبداد را برخود نمی پذيريم و به آن معترضیم .ب- از آنجا که در بینش مردمسالار، امر سیاست، گشودن مدام فضا وگسترش افق رشد برای اعمال هر چه بیشتر حقوق جامعه و دعوت مردم به مشارکت مستقیم در این کنش است، بنابراین آن نظریه ای که سیاست را عمل در چهارچوب "امکانات ممکن" تعریف می نماید، جز دعوت مردم به ماندن در وضعیت اسفباری که حاکمیت مستبد برایش رقم میزند نیست. از اینرو خاطر نشان می سازیم که رای دادن در چنين نظامی پیامد های زیر را داراست:1- جانشینی تشخیص 6 نفر "روحانی" دست نشانده ولی فقیه در شورای نگهبان به جای تشخیص همه ایرانی ها نسبت به صلاحیت نامزدهای انتخاباتی. 2- برای آنهايی که از صافی شورای مزبور عبور می کنند اصل اساسی همواره حفظ نظام ولايت است. از اینرو حاصل رای دادن به نامزد پست ریاست جمهوری در چنین نظامی، قبول و تایید منویات و خواسته های رهبری نظام و محصور نمودن خود و مقتضیات کشور در این تنگنا است.3- هر کس در چهـار چوب نظام حاکم برکرسی رياست جمهوری نشيند راهی جز اجرای اوامر و خواسته های رهبری نظام ندارد. اکنون کاندیداهای این نظام همگی تصریح دارند که تفاوت اصلی آنها با یکدیگر تنها در روشهای اجرایی و مدیریتی است، اما بایستی توجه کرد که هر روش اجرايـی تنها در محـدوده تـنگی که اختاپوس باند های مافيايی ولی فقيه ساخته است، امکان اجرا مي يابد .از اینرو این روشها نه تنها در راستای حقوق مردم نخواهند بود، بلکه در تضاد آشکار با آن نیز قرار دارند. مردم ایرانانقلاب سال 1357 ادامه راهی است که ملت ايران در پی دو کوشش (انقلاب مشروطيت و ملی شدن صنعت نفت) عظيم خود طی يکصد سال گذشته پیموده و خواست های تاريخی این ملت يعنی استقلال وآزادی و رشد و عدالت اجتماعی در شعارهای انقلاب سال 1357 تبلور يافت. از اینرو ايران، نيازمند انقلاب ديگری نيست. راه حل امروز ما پي گيری همان خواست های ملی و مبارزه با موانع اساسی استقرار آنها ست. موانعی که بنا بر تجربه اهم آن نظام ولایت فقیه بوده و تحقق آن خواسته ها در چنین نظام مافیایی و بسته ای غیر ممکن و تنها در یک نظام جمهوری مردم سالار و حقوقمدار با رای مردم و بدون تبعیض میسر است.ملت ایران همانگونه که تجربه قرن معاصر نشان داده است، شما ملت بدون نیاز به هیچ قدرت خارجی، زاینده و آفریننده راه حلهای گشودن افق بر روی میهن بوده و هستید . اکنون راه حل خروج از انقیاد و سلطه نظام ولایت فقیه بدون هرگونه دخالت قدرتهای خارجی وجود دارد و نیروهای مستقل و آزادی خواهی که توانا به اداره و مدیریت راهبری میهن با روشهای مسالمت آمیز و دور از خشونت به نظامی مردم سالار باشند، در دل شما ملت وجود دارد. ما از کلیه شهروندان ایرانی از هر جنس، قوم، زبان، دین و عقیده ای دعوت می کنیم که در "انتخابات" پیش رو ضمن تاکید بر حق حاکمیت ملی و با انتخابی شایسته که همانا تحریم "انتخابات" فرمایشی نظام ولایت فقیه است ،گامی موثر در ایجاد همبستگی ملی و پشتیبانی از جنبشهای اقشار مختلف جامعه در جهت احقاق و اعمال حقوق بشر شهروندان ایران زمین بردارند.تلاشگران استقلال وآزادی ایران
مردم ايرانحدود 3 دهه از استقرار حاکميت ولايت فقيه در سرزمين ما می گذرد. در اين دوران پر تلاطم نظام حاکم با تحکیم استبداد خود بر مبنای ماهیت بحران سازش، نه تنها مسائل و مشکلات جامعه و کشور را در وجوه سیاسی- اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی حل نکرده است ، بلکه خود بدل به کارگاه تولید بحران گشته و مساله بر مساله افزوده است و میهن ما را دچار بحرانهای بزرگ نموده که برخی از آنها حتی تمامیت ارضی کشور را به خطر انداخته است. حاکمیت استبدادی ولایت فقیه با سوزاندن فرصتهای رشد ، دستاورد ی جز جامعه ای فقير و مملو از فساد و سرزمينی نيم سوخته نداشته است که محيط اجتماعی آن آئينه تمام نمای محيط زيست آن است.از آنجائيکه ادامه وضعيت موجود و اتلاف بيشتر سرمايه های انسانی و طبیعی و معنوی ایران ، به تشدید نابسامانی های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی تا حد تلاشی کشور می انجامد، ما جمعی از وفاداران به راه استقلال و آزادی و رشد و عدالت گرد هم آمده و برای استقرار دمکراسی و گشودن راه اعمال حق حاکميت ملی راهکارهايی را انديشيده، با شما مردم در میان می گذاریم. بيانيه حاضر به عنوان اولين گام به تحليل"انتخابات" پيش رو می پردازد.تجربه های گرانبهايی که طی حدود سه دهه گذشته مردم ايران کسب کرده اند به خوبی روشن ساخته است که:الف - شرکت در انتخابات و رای دادن درواقع "وسيله ای برای اعمـال حق حاکميت ملی" است و نه چنانــچه گروهی در چهارچوب نظام سعی در القای آن دارند ، حقی برای"اعمال حاکميت ملی" ! بنابراين در نظامی که رای ولی فقيه مطلقه ازمرحله تشخيص صلاحيت نامزدها تا مرحله شمارش آراء ، بوسيله شـورای نگهبان اعمال و جايگزين تشخيص آراء حدود 50 میلیون ايرانی صاحب رای ميشود، رای دادن نه وسيله اعمال حق حاکميت که وسيله اعطای مشروعيت به خواست و رای ولی فقيه وپـذيرش سلب حق تشخيص از خود ، و ناقض حق حاکمیت ملی است. از اینرو در اين وضعيت "رای ندادن وتحريم انتخابات" است که دقيقا" اعمال حق حاکميت مردم" است. به عبارت دیگر ما مردم با عدم شرکت در انتخاباتی با این ویژه گیها، به خود، جامعه، ايران و جهان می گوييم که ولايت استبداد را برخود نمی پذيريم و به آن معترضیم .ب- از آنجا که در بینش مردمسالار، امر سیاست، گشودن مدام فضا وگسترش افق رشد برای اعمال هر چه بیشتر حقوق جامعه و دعوت مردم به مشارکت مستقیم در این کنش است، بنابراین آن نظریه ای که سیاست را عمل در چهارچوب "امکانات ممکن" تعریف می نماید، جز دعوت مردم به ماندن در وضعیت اسفباری که حاکمیت مستبد برایش رقم میزند نیست. از اینرو خاطر نشان می سازیم که رای دادن در چنين نظامی پیامد های زیر را داراست:1- جانشینی تشخیص 6 نفر "روحانی" دست نشانده ولی فقیه در شورای نگهبان به جای تشخیص همه ایرانی ها نسبت به صلاحیت نامزدهای انتخاباتی. 2- برای آنهايی که از صافی شورای مزبور عبور می کنند اصل اساسی همواره حفظ نظام ولايت است. از اینرو حاصل رای دادن به نامزد پست ریاست جمهوری در چنین نظامی، قبول و تایید منویات و خواسته های رهبری نظام و محصور نمودن خود و مقتضیات کشور در این تنگنا است.3- هر کس در چهـار چوب نظام حاکم برکرسی رياست جمهوری نشيند راهی جز اجرای اوامر و خواسته های رهبری نظام ندارد. اکنون کاندیداهای این نظام همگی تصریح دارند که تفاوت اصلی آنها با یکدیگر تنها در روشهای اجرایی و مدیریتی است، اما بایستی توجه کرد که هر روش اجرايـی تنها در محـدوده تـنگی که اختاپوس باند های مافيايی ولی فقيه ساخته است، امکان اجرا مي يابد .از اینرو این روشها نه تنها در راستای حقوق مردم نخواهند بود، بلکه در تضاد آشکار با آن نیز قرار دارند. مردم ایرانانقلاب سال 1357 ادامه راهی است که ملت ايران در پی دو کوشش (انقلاب مشروطيت و ملی شدن صنعت نفت) عظيم خود طی يکصد سال گذشته پیموده و خواست های تاريخی این ملت يعنی استقلال وآزادی و رشد و عدالت اجتماعی در شعارهای انقلاب سال 1357 تبلور يافت. از اینرو ايران، نيازمند انقلاب ديگری نيست. راه حل امروز ما پي گيری همان خواست های ملی و مبارزه با موانع اساسی استقرار آنها ست. موانعی که بنا بر تجربه اهم آن نظام ولایت فقیه بوده و تحقق آن خواسته ها در چنین نظام مافیایی و بسته ای غیر ممکن و تنها در یک نظام جمهوری مردم سالار و حقوقمدار با رای مردم و بدون تبعیض میسر است.ملت ایران همانگونه که تجربه قرن معاصر نشان داده است، شما ملت بدون نیاز به هیچ قدرت خارجی، زاینده و آفریننده راه حلهای گشودن افق بر روی میهن بوده و هستید . اکنون راه حل خروج از انقیاد و سلطه نظام ولایت فقیه بدون هرگونه دخالت قدرتهای خارجی وجود دارد و نیروهای مستقل و آزادی خواهی که توانا به اداره و مدیریت راهبری میهن با روشهای مسالمت آمیز و دور از خشونت به نظامی مردم سالار باشند، در دل شما ملت وجود دارد. ما از کلیه شهروندان ایرانی از هر جنس، قوم، زبان، دین و عقیده ای دعوت می کنیم که در "انتخابات" پیش رو ضمن تاکید بر حق حاکمیت ملی و با انتخابی شایسته که همانا تحریم "انتخابات" فرمایشی نظام ولایت فقیه است ،گامی موثر در ایجاد همبستگی ملی و پشتیبانی از جنبشهای اقشار مختلف جامعه در جهت احقاق و اعمال حقوق بشر شهروندان ایران زمین بردارند.تلاشگران استقلال وآزادی ایران
اردیبهشت ماه1388 talashgarane.azadi@ymail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر